کلمه جو
صفحه اصلی

مدو

فرهنگ فارسی

طعام بسیار

لغت نامه دهخدا

مدو. [ م ِ ] ( اِ ) در تداول مردم کرمان ، سوسک قهوه ای رنگ بالدار. مدوک. رجوع به مدوک شود.

مدو. [ م ُدْ وِن ْ ] ( ع ص ) طعام مُدْو؛ طعام بسیار. ( از منتهی الارب ).

مدو. [ م ِ ] (اِ) در تداول مردم کرمان ، سوسک قهوه ای رنگ بالدار. مدوک . رجوع به مدوک شود.


مدو. [ م ُدْ وِن ْ ] (ع ص ) طعام مُدْو؛ طعام بسیار. (از منتهی الارب ).


دانشنامه عمومی

سوسک


پیشنهاد کاربران

در لهجه کرمانی به معنی سوسک است


کلمات دیگر: