کلمه جو
صفحه اصلی

بجلو راندن

فارسی به عربی

ادفع

مترادف و متضاد

propel (فعل)
بردن، سوق دادن، حرکت دادن، بجلو راندن، پیش راندن


کلمات دیگر: