کلمه جو
صفحه اصلی

نخ گوریده

مترادف و متضاد

ravel (اسم)
دام بلا، چیز در هم پیچیده، نخ گوریده، گوریدگی، شانه مخصوص جدا کردن تارهای نخ، از هم جدا کردن الیاف

sleave (اسم)
تار، نخ گوریده، ابریشم خامه، وضع اشفته، گوریده


کلمات دیگر: