کلمه جو
صفحه اصلی

باسفاق

لغت نامه دهخدا

باسفاق. ( اِ ) به محاوره خوارزم به معنی نواب و صوبه دار که آنرا بزبان انگریزی «ویس رای » گویند. شحنه. ( آنندراج ).اما صحیح کلمه باسقاق است. و رجوع به باسقاق شود.


کلمات دیگر: