کلمه جو
صفحه اصلی

لحص

لغت نامه دهخدا

لحص. [ ل َ ح َ ] ( ع اِمص ) سخت آژنگناکی بام چشم. ( منتهی الارب ).

لحص. [ ل َ ] ( ع مص ) درآویختن در کاری. || به پایان رسانیدن خبر و اندک اندک آشکار کردن. ( منتهی الارب ).

لحص . [ ل َ ] (ع مص ) درآویختن در کاری . || به پایان رسانیدن خبر و اندک اندک آشکار کردن . (منتهی الارب ).


لحص . [ ل َ ح َ ] (ع اِمص ) سخت آژنگناکی بام چشم . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: