تندرو سریع السیر : من آن باد رفتار گردون شتاب زبهر شما دوش کردم کباب . ( بوستان )
گردون شتاب
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گردون شتاب. [ گ َ ش ِ] ( ص مرکب ) کنایه از تندرو. سریعالسیر :
من آن بادرفتار گردون شتاب
ز بهر شما دوش کردم کباب.
من آن بادرفتار گردون شتاب
ز بهر شما دوش کردم کباب.
سعدی ( بوستان ).
کلمات دیگر: