کلمه جو
صفحه اصلی

لجلجه

لغت نامه دهخدا

( لجلجة ) لجلجة. [ ل َ ل َ ج َ ] ( ع مص ) در دهان گردانیدن سخن را. ( منتهی الارب ). شوریده سخن گفتن. ( منتخب اللغات ). پریشان بودن کلام چنانکه مطلب مفهوم نشود. سخن در دهان گردانیدن چنانکه ظاهر نشود. ( منتخب اللغات ). مِن مِن کردن. || خاییدن لقمه را. ( منتهی الارب ). لقمه در دهان گردانیدن. ( منتخب اللغات ).

لجلجة. [ ل َ ل َ ج َ ] (ع مص ) در دهان گردانیدن سخن را. (منتهی الارب ). شوریده سخن گفتن . (منتخب اللغات ). پریشان بودن کلام چنانکه مطلب مفهوم نشود. سخن در دهان گردانیدن چنانکه ظاهر نشود. (منتخب اللغات ). مِن مِن کردن . || خاییدن لقمه را. (منتهی الارب ). لقمه در دهان گردانیدن . (منتخب اللغات ).



کلمات دیگر: