( وجوبة ) وجوبة. [وُ ب َ ] ( ع مص ) ترسو شدن. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). جبان شدن. ( اقرب الموارد ). بددل و گول گردیدن. ( منتهی الارب ). بددل شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). ترسو و بددل گردیدن. گول و احمق شدن. ( ناظم الاطباء ).
وجوبه
لغت نامه دهخدا
وجوبة. [وُ ب َ ] (ع مص ) ترسو شدن . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). جبان شدن . (اقرب الموارد). بددل و گول گردیدن . (منتهی الارب ). بددل شدن . (تاج المصادر بیهقی ). ترسو و بددل گردیدن . گول و احمق شدن . (ناظم الاطباء).
کلمات دیگر: