کلمه جو
صفحه اصلی

ماهری

لغت نامه دهخدا

ماهری. [ هَِ ] ( حامص ) حذاقت. مهارت. حاذقی. استادی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به ماهر شود.

پیشنهاد کاربران

کاردان،
مهارت،
کسی که کاری را به خوبی انجام می دهد

ممنونم خدانگهدار
🤰👩‍❤️‍💋‍👩👨‍❤️‍💋‍👨👩‍❤️‍💋‍👨
عاسقتونم


کلمات دیگر: