اشکنه شهد . اشکنه و تریدی که از عسل سازند .
وخیز
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
وخیز. [ وَ ] ( ع اِ ) اشکنه شهد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). اشکنه و تریدی که از عسل سازند. ( ناظم الاطباء ).
دانشنامه عمومی
(vakhiz) وقتی کسی جایی نشسته باشد به جای بلند شو از کلمه وخیز استفاده میشود
کلمات دیگر: