کلمه جو
صفحه اصلی

وجوهان

فرهنگ فارسی

جمع وجوه وجه بمعنی مهتران و اعیان

لغت نامه دهخدا

وجوهان.[ وُ ] ( اِ ) ج ِ وجوه و وجه به معنی مهتران و اعیان : سعدبن وقاص را... با اشراف و مبارزان و وجوهان عرب سوی کارزار عجم فرستاد. ( مجمل التواریخ ).


کلمات دیگر: