کلمه جو
صفحه اصلی

ناشایست کردن

فرهنگ فارسی

کار بد کردن گناه کردن .

لغت نامه دهخدا

ناشایست کردن. [ ی ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کار بد کردن. گناه کردن. مرتکب گناه شدن. کار حرام و ناروا و ناسزا کردن :
ز ناشایست کردن شرمش آمد
که بر دو کتف خود دو پاسبان دید.
؟


کلمات دیگر: