کلمه جو
صفحه اصلی

لجبه

لغت نامه دهخدا

لجبة. [ ل َ ب َ ] (ع ص ) میش کم شیر شده و لایقال للمعز. (منتهی الارب ).


لجبة. [ ل َ ج َ ب َ ] (ع ص ) لِجَبَة. گوسپندی که چهار ماه بر نتاجش گذشته و پستان خشک کرده باشد یا خاص است مر بز را. (منتهی الارب ).


لجبة. [ ل ِ ج َ ب َ ] (ع ص ) گوسپندی که چهارماه بر نتاجش گذشته و پستان خشک کرده باشد یا خاص است مر بز را. لَجَبَة. لجبة (مثلثة) (منتهی الارب ).


( لجبة ) لجبة. [ ل ُ /ل َ / ل ِ ب َ ] ( ع ص ) گوسپند و بز کم شیر و بسیارشیر ( از اضداد است ). ( منتهی الارب ). گوسپند اندک شیر. ( مهذب الاسماء ). || گوسپندی که چهار ماه بر نتاجش گذشته و پستان خشک کرده باشد یا خاص است مر بز را.لَجِبَة. لِجَبَة. ج ، لجاب ، لجبات. ( منتهی الارب ).

لجبة. [ ل َ ب َ ] ( ع ص ) میش کم شیر شده و لایقال للمعز. ( منتهی الارب ).

لجبة. [ ل ِ ج َ ب َ ] ( ع ص ) گوسپندی که چهارماه بر نتاجش گذشته و پستان خشک کرده باشد یا خاص است مر بز را. لَجَبَة. لجبة ( مثلثة ) ( منتهی الارب ).

لجبة. [ ل َ ج َ ب َ ] ( ع ص ) لِجَبَة. گوسپندی که چهار ماه بر نتاجش گذشته و پستان خشک کرده باشد یا خاص است مر بز را. ( منتهی الارب ).

لجبة. [ ل ُ /ل َ / ل ِ ب َ ] (ع ص ) گوسپند و بز کم شیر و بسیارشیر (از اضداد است ). (منتهی الارب ). گوسپند اندک شیر. (مهذب الاسماء). || گوسپندی که چهار ماه بر نتاجش گذشته و پستان خشک کرده باشد یا خاص است مر بز را.لَجِبَة. لِجَبَة. ج ، لجاب ، لجبات . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: