کلمه جو
صفحه اصلی

بکار بری

مترادف و متضاد

utilization (اسم)
استفاده، مصرف، بکارگیری، بهره برداری، بکار بری، بکارگرفتگی

manipulation (اسم)
دست کاری، انجام با مهارت، بکار بری

utilizable (صفت)
قابل استفاده، قابل مصرف، بکاربری


کلمات دیگر: