کلمه جو
صفحه اصلی

بی اساسی

فارسی به انگلیسی

baselessness

مترادف و متضاد

weakness (اسم)
سستی، فتور، ضعف، ناتوانی، عیب، نقص، عجز، عدم ثبات، بی اساسی، فترت، بی بنیه گی

infirmity (اسم)
ضعف، ناتوانی، فرتوتی، بی اساسی

invalidity (اسم)
فساد، بطلان، بی اساسی، عدم اعتبار


کلمات دیگر: