کلمه جو
صفحه اصلی

از پا دراوردن و مطیع کردن

مترادف و متضاد

wear out (فعل)
فرسودن، کهنه و فرسوده شدن، فرسوده کردن، کاملا خسته کردن، از پا دراوردن و مطیع کردن


کلمات دیگر: