گوش فرا دادن
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
گوش فراداشتن. گوش کردن. پذیرفتن. ( بنگرید: گوش فراداشتن )
گوش فرا دادن : گوش نهادن .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 518 ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 518 ) .
کلمات دیگر: