کلمه جو
صفحه اصلی

از حد خود تجاوز کردن

مترادف و متضاد

overstep (فعل)
تجاوز کردن، قدم فرا نهادن، از حد خود تجاوز کردن

پیشنهاد کاربران

پای از خط بیرون شدن ؛ از حد تجاوز کردن :
پای دلم برون نشد از خط مهر او
نی مهره امید من از ششدر سخاش.
خاقانی.
- پای از خط خود بیرون نهادن ؛ ازحد خویش تجاوز کردن. ( یادداشت بخط مؤلف ) .


کلمات دیگر: