کلمه جو
صفحه اصلی

حناق

فرهنگ فارسی

بمعنی خشم و شدت خشم

لغت نامه دهخدا

حناق. [ ح ِ ] ( ع اِ ) ج ِ حَنَق. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). به معنی خشم و شدت خشم. رجوع به حنق شود.


کلمات دیگر: