amplify, boost, enhance, aggregate
برافزودن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
زیاد کردن افزایش دادن .
لغت نامه دهخدا
برافزودن. [ ب َ اَ دَ ] ( مص مرکب ) افزودن. زیاد کردن. افزایش دادن. افزون ساختن. افزونی دادن :
تو بر خویشتن برمیفزای رنج
که ما خود گشائیم درهای گنج.
تو بر خویشتن برمیفزای رنج
که ما خود گشائیم درهای گنج.
دقیقی.
رجوع به افزودن شود.کلمات دیگر: