تسلی بخش افزاینده آرامش
تسکین فزا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تسکین فزا. [ ت َ ف َ] ( نف مرکب ) تسلی بخش. افزاینده آرامش :
چو تبخال کو تب برد درد دل را
به از درد، تسکین فزایی نبینم.
چو تبخال کو تب برد درد دل را
به از درد، تسکین فزایی نبینم.
خاقانی.
کلمات دیگر: