بجای افسانه شدن که عبارت از کمال شهرت گرفتن است در کسوت اغیار چو بنمود رخ آن یار این قصه در آفاق جهان گشت ترانه
ترانه شدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ترانه شدن. [ ت َ ن َ / ن ِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) بجای افسانه شدن که عبارت از کمال شهرت گرفتن است. ( بهار عجم ) ( آنندراج ). رجوع به ترانه گشتن شود.
کلمات دیگر: