به غارت رفتن
بتاراج رفتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بتاراج رفتن. [ ب ِ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) به غارت رفتن. به غارت رسیدن. غارت شدن :
گل بتاراج رفت و خار بماند
گنج برداشتند و مار بماند.
گل بتاراج رفت و خار بماند
گنج برداشتند و مار بماند.
سعدی.
کلمات دیگر: