( مصدر ) جان باختن صرف نظر کردن از حیات خویش یا از سود و نفع خویش :(تا که از خود نگذری از دیگران نتوان گذشت . )
از خود گذشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
از خود گذشتن. [ اَ خوَدْ / خُدْ گ ُ ذَ ت َ ] ( مص مرکب ) جان باختن. صرفنظر کردن از حیات خویش یا از سود و نفع :
تا که از خود نگذری از دیگران نتوان گذشت.
تا که از خود نگذری از دیگران نتوان گذشت.
؟
پیشنهاد کاربران
ترک ِ هستی گفتن
کلمات دیگر: