محتجم. [م ُ ت َ ج َ ] ( ع ص ) آماسیده از خون. ( ناظم الاطباء ).
محتجم. [ م ُ ت َ ج ِ ] ( ع ص ) حجامت کننده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). کسی که شاخ حجامت را منطبق می کند و بادکش می نماید. و آنکه حجامت می کند. || آنکه حجامت چی را طلب می نماید. ( ناظم الاطباء ). گراخواه. حجامت خواه. ( از منتهی الارب ).
محتجم. [ م ُ ت َ ج ِ ] ( ع ص ) حجامت کننده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). کسی که شاخ حجامت را منطبق می کند و بادکش می نماید. و آنکه حجامت می کند. || آنکه حجامت چی را طلب می نماید. ( ناظم الاطباء ). گراخواه. حجامت خواه. ( از منتهی الارب ).