کلمه جو
صفحه اصلی

محبش

لغت نامه دهخدا

محبش. [م ُ ب ِ ] ( ع ص ) زنی که بچه سیاه زاید. ( آنندراج ).

محبش. [ م ُ ح َب ْ ب ِ ] ( ع ص ) گردکننده و فراهم آورنده. ( ناظم الاطباء ). گردآورنده برای کسی چیزی و کسب کننده. ( از منتهی الارب ). گردآورنده و کسب کننده. ( آنندراج ).

محبش . [ م ُ ح َب ْ ب ِ ] (ع ص ) گردکننده و فراهم آورنده . (ناظم الاطباء). گردآورنده برای کسی چیزی و کسب کننده . (از منتهی الارب ). گردآورنده و کسب کننده . (آنندراج ).


محبش . [م ُ ب ِ ] (ع ص ) زنی که بچه ٔ سیاه زاید. (آنندراج ).



کلمات دیگر: