نعمت پرورده : ای آنکه نداری خبری از هنر من خواهی که بدانی که نیم نعمت پرورد . ( ابو الحسن علی بن الیاس آغاجی بخاری . لباب الالباب .نف.۳۲ )
نعمت پرورد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نعمت پرورد. [ ن ِ م َ پ َرْ وَ ] ( ن مف مرکب ) نعمت پرورده. به ناز و نعمت پرورانده شده. اهل تنعم. نازپرورده :
ای آنکه نداری خبری از هنر من
خواهی که بدانی که نیم نعمت پرورد.
ای آنکه نداری خبری از هنر من
خواهی که بدانی که نیم نعمت پرورد.
علی بن الیاس.
کلمات دیگر: