نغض ٠ یا سطبر گردیدن پالان شتر و دندان کودک که خواهد افتاد ٠ یا حرکت کردن ابر بر هم نشسته ٠
نغوض
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نغوض. [ن َ ] ( ع ص ) ناقه بزرگ کوهان بدان جهت که چون کوهان بزرگ گردد بجنبد در رفتن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
نغوض. [ ن ُ ] ( ع مص ) نَغض. رجوع به نغض شود. || سطبر گردیدن پالان شتر و دندان کودک که خواهد افتاد. || حرکت کردن ابر بر هم نشسته. ( از منتهی الارب ).
نغوض. [ ن ُ ] ( ع مص ) نَغض. رجوع به نغض شود. || سطبر گردیدن پالان شتر و دندان کودک که خواهد افتاد. || حرکت کردن ابر بر هم نشسته. ( از منتهی الارب ).
نغوض . [ ن ُ ] (ع مص ) نَغض . رجوع به نغض شود. || سطبر گردیدن پالان شتر و دندان کودک که خواهد افتاد. || حرکت کردن ابر بر هم نشسته . (از منتهی الارب ).
نغوض . [ن َ ] (ع ص ) ناقه ٔ بزرگ کوهان بدان جهت که چون کوهان بزرگ گردد بجنبد در رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
کلمات دیگر: