کلمه جو
صفحه اصلی

ابواص

لغت نامه دهخدا

ابواص. [ اَب ْ ] ( ع اِ ) ج ِ بوص. بارهای نباتی از نباتات و نوعی از گوسفندان و ستوران.

ابواص. [ اَب ْ ] ( اِخ ) نام محلی است و انواص با نون نیز گفته اند. ( مراصد ).

ابواص . [ اَب ْ ] (اِخ ) نام محلی است و انواص با نون نیز گفته اند. (مراصد).


ابواص . [ اَب ْ ] (ع اِ) ج ِ بوص . بارهای نباتی از نباتات و نوعی از گوسفندان و ستوران .



کلمات دیگر: