کلمه جو
صفحه اصلی

سربالا


مترادف سربالا : فراز، سرد، طفره آمیز، بی خود، لاقیدانه

متضاد سربالا : مسئولانه، درست و حسابی

فارسی به انگلیسی

inclined, upward, retroussé, upgrade, uphill, ascending, retrouss, snub, steep, upturned

ascending, uphill


inclined, upward, retroussé, upgrade, uphill


مترادف و متضاد

صفت ≠ مسئولانه، درست و حسابی


فراز


سرد، طفره‌آمیز


بی‌خود، لاقیدانه


۱. فراز
۲. سرد، طفرهآمیز
۳. بیخود، لاقیدانه ≠ مسئولانه، درست و حسابی


فرهنگ فارسی

دهی است از بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه دارای ۹۲۷ تن سکنه است . آب آن از قنات تامین میشود محصول آن غلات و بنشن است .
۱ - ( صفت ) آنچه رو به بالا باشد مقابل سرازیر . ۲ - محلی که رو به بالا میرود سربالایی فراز مقابل سرازیر نشیب . ۳ - افزون متجاوز ... هفتاد هزار بالش سر بالا آمد که بر ممالک برات نوشتند یا جواب سر بالا . پاسخ طفره آمیز . یا سربالا جواب دادن . جواب سرسری و طفره آمیز دادن .

لغت نامه دهخدا

سربالا. [ س َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) بطرف بالا. بسوی بالا. || فراز، مقابل نشیب و سرازیر و سرپائین . || کوه . (آنندراج ).


سربالا. [ س َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) بطرف بالا. بسوی بالا. || فراز، مقابل نشیب و سرازیر و سرپائین. || کوه. ( آنندراج ).

سربالا. [ س َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه. دارای 927تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آن غلات و بنشن است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

سربالا. [ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه . دارای 927تن سکنه است . آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آن غلات و بنشن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


فرهنگ عمید

۱. [مقابلِ سرازیر] آنچه رو به بلندی باشد، رو به بالا.
۲. (اسم ) [مقابلِ سراشیب] راهی که رو به بلندی برود.
۳. [عامیانه] همراه با بی اعتنایی، سرد.

دانشنامه عمومی

سربالا ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
سربالا (بردسیر)
سربالا (تربت حیدریه)

پیشنهاد کاربران

در زبان لری بختیاری به معنی
سربالایی. شیب کوه
Sarbala

سربالا یا سربالو در اصل سار بالا یا شار بالا است و به معنی شهر بالایان است بالایان یک قبیله کهن است که به نام های بالایی، بالویی، بالیاوی، فیلی و. . . . اشتهار یافتند


کلمات دیگر: