مترادف دوز و کلک : توطئه، حقه، حقه بازی، دسیسه، فریب
دوز و کلک
مترادف دوز و کلک : توطئه، حقه، حقه بازی، دسیسه، فریب
فارسی به انگلیسی
deceit, deception, devilment, dirty tricks, dishonesties, gimmickry, humbug, scheme, sham
فارسی به عربی
عصابة
مترادف و متضاد
سازش، دوز و کلک، دسیسه
دوز و کلک، دسیسه و توطئه
دوز و کلک، توطئه، داستان فرعی، دسیسه محرمانه
دوز و کلک، دسیسه، توطئه
فرهنگ فارسی
حقه بازی . یا دوز و کلک جور کردن حقه بازی کردن .
لغت نامه دهخدا
دوز و کلک. [ زُ ک َ ل َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) توطئه. حیله. نیرنگ. اسباب چینی. توطئه چینی. حقه بازی : با هزار دوز و کلک خانه را از دست من خارج کرد. ( یادداشت مؤلف ).
- دوز و کلک چیدن ؛ توطئه چیدن. کلک جور کردن. ( یادداشت مؤلف ).
- دوز و کلک چیدن ؛ توطئه چیدن. کلک جور کردن. ( یادداشت مؤلف ).
دانشنامه عمومی
دوز و کلک (به انگلیسی: The Skin Game) یک فیلم بلند انگلیسی در سبک درام به کارگردانی آلفرد هیچکاک است که در سال ۱۹۳۱ منتشر شد.
این فیلم بر اساس نمایشنامه ای از جان گالزورثی ساخته شده است. تا چند دهه، حق مالکیت این فیلم مشخص نبود و به همین دلیل در مالکیت عمومی قرار داشت تا آنکه در سال ۲۰۰۵ میلادی، تمام حقوق آن به «کانال پلاس» فرانسه تعلق گرفت. در سال ۲۰۰۷ میلادی، نسخه ای ارتقاء یافته و باکیفیت از آن بر روی دی وی دی به بازار عرضه شد.
این فیلم بر اساس نمایشنامه ای از جان گالزورثی ساخته شده است. تا چند دهه، حق مالکیت این فیلم مشخص نبود و به همین دلیل در مالکیت عمومی قرار داشت تا آنکه در سال ۲۰۰۵ میلادی، تمام حقوق آن به «کانال پلاس» فرانسه تعلق گرفت. در سال ۲۰۰۷ میلادی، نسخه ای ارتقاء یافته و باکیفیت از آن بر روی دی وی دی به بازار عرضه شد.
wiki: دوز و کلک
واژه نامه بختیاریکا
چاپ و چیپ؛ سوسه دوزه
پیشنهاد کاربران
غش و قلب
کوک و کلک. [ کو ک ُ ک َ ل َ ] ( اِ مرکب، از اتباع ) از اتباع است. حیله. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . و رجوع به کلک شود.
دوز حرف راست. و کلک حرف ناراست. . . اصطلاح دوز و کلک تورکی است. با هزار دوزو کلک ( با هزار تا حرف راست و دروغ ) . آدمهای بد صددر صد بد نیستند. آدمهای خوب صددر صد خوب نیستند.
دوز ( دوز. مثل دوز و کلک ( حرف راست. حرف ناراست ) تلفظ این دوز ( راست. و درست ) برای غیر تورکها محال است ) . دوز زمینهای هموار مثل باراندوز. اسلاندوز ( اصلاندوز ) . سولدوز ( نام قبلی نقده. سول ( چپ. زمینهای هموار سمت چ
پ ) اولدوز ( یلدیز ) دوزدوزان ( دوز دوزانیق ) . بالدیز. . . . خاندوزی ( سرزمینهای هموار وصاف، خان )
پ ) اولدوز ( یلدیز ) دوزدوزان ( دوز دوزانیق ) . بالدیز. . . . خاندوزی ( سرزمینهای هموار وصاف، خان )
کلمات دیگر: