کلمه جو
صفحه اصلی

دندان گرد


مترادف دندان گرد : آزپیشه، آزمند، آزور، حریص، طماع، طمعکار

متضاد دندان گرد : قانع

فارسی به انگلیسی

covetous, stingy

فارسی به عربی

طماع

مترادف و متضاد

greedy (صفت)
ازمند، حریص، طماع، پولکی، دندان گرد، پر خور

covetous (صفت)
ازمند، طماع، دندان گرد

آزپیشه، آزمند، آزور، حریص، طماع، طمعکار ≠ قانع


فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - حریص طماع . ۲ - آنکه در معامله بسیار سختگیر باشد و بسیار چانه زند .

فرهنگ معین

( ~. گِ ) (ص مر. ) حریص ، سخت گیر در معامله ، طمّاع .

لغت نامه دهخدا

دندان گرد. [ دَ گ ِ ] ( ص مرکب ) گرانگاز. گران فروش. گران فروش که هیچگاه حط نکند. ( یادداشت مؤلف ).
- دندان گرد بودن ؛ بر متاع و کالاهای خویش نرخی گران گذاشتن. نظیر گران گاز بودن. ( امثال و حکم دهخدا ).
|| حریص. طماع. ( از ناظم الاطباء ). طمعکار. نرو. خام طمع. آزمند. پرتوقع.

فرهنگ عمید

۱. شخص طماع و حریص.
۲. کسی که در معامله و داد و ستد بسیار سخت گیر باشد.

اصطلاحات

معنی ضرب المثل -> دندان گرد
طمع کار برای هر چیزی که منفعت داشته باشد.


کلمات دیگر: