مترادف دنگ و فنگ : جلال، دم ودستگاه، رفت وآمد، کیابیا
دنگ و فنگ
مترادف دنگ و فنگ : جلال، دم ودستگاه، رفت وآمد، کیابیا
فارسی به انگلیسی
pomp and circumstance
éclat, ostentation, pageantry, panache, pomp
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - رفت و آمد برو و بیا . ۲ - تجمل جاه و جلال .
فرهنگ معین
(دَ گُ فَ ) (اِمر. ) (عا. ) ۱ - رفت و آمد، بیا و برو. ۲ - تجمل ، جاه و جلال .
لغت نامه دهخدا
دنگ و فنگ. [ دَ گ ُ ف َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) رفت و آمد. بیابرو. || معضل و مشکل و دشواری : این کار چه اندازه دنگ و فنگ دارد؛ با آداب و تشریفات دشوار همراه است.
واژه نامه بختیاریکا
( دَنگُ و فَنگ ) ( تم ) ؛ فوت و فن
تِرِنگ فرنگ
دالُودیلَُو
تِرِنگ فرنگ
دالُودیلَُو
پیشنهاد کاربران
Dang rang دنگ و فنگ به فتح ( د، ف ) در زبان بختیاری به معنی بدعت در رسم و رسوم و عرف است و از خصایل بدی است که مورد اعتراض عمومی است. مرحوم علائدین مسعود بختیاری ترانه ای دارد با همین نام که شنیدنی است و اینطور شروع میشود:
ببین این روزگاره چطور دنگی ایدراره
ببین چه دنگ و فنگی درآورده دوباره
ببین این روزگاره چطور دنگی ایدراره
ببین چه دنگ و فنگی درآورده دوباره
"دنگ" در زبان بختیاری به معنی عقیده منفی وافکار منفی درسیاست که نوعی ترفند درآوردن یاحتی ایرادات نامشخص و نشانه ناجور بودن است، "دنگ وفنگ" باهم یعنی بیا وبرو که ازمعنی هم مشخص است که دوکلمه نقیض هم میباشند و نشان از مشکل آوردن در کار است. اگر در اول این دوکلمه بی یا بدون قرار دهیم، میشود بی دنگ وفنگ ویا بدون دنگ وفنگ، که پاکی وبی آلایشی در آن کار را میرساند. توجه داشته باشید که فنگ نیز بدون دنگ کلمه غیر اصطلاحی وبدون کاربرد میشود
مرحوم بهمن علاء الدین مشهور به مسعود بختیاری آهنگی به نام دنگ وفنگ سروده که شنیدنش خالی از لطف نیست.
مرحوم بهمن علاء الدین مشهور به مسعود بختیاری آهنگی به نام دنگ وفنگ سروده که شنیدنش خالی از لطف نیست.
مشکل و سختی. مثال، مهمانی های امروزه دنگ و فنگ خودشا داره
کلمات دیگر: