مترادف رویارو : برابر، روبرو، متقابل، محاذی، مقابل
رویارو
مترادف رویارو : برابر، روبرو، متقابل، محاذی، مقابل
فارسی به انگلیسی
inverse, vis-à-vis
مترادف و متضاد
برابر، روبرو، متقابل، محاذی، مقابل
فرهنگ فارسی
روبارو، روبرو، برابرهم وروی درروی قراردادن
فرهنگ عمید
۱. روبارو، روبه رو، برابر هم، روی در روی.
۲. در مقابل: مهتری گر به کام شیر در است / شو خطر کن ز کام شیر بجوی یا بزرگی و عزّ و نعمت و جاه / یا چو مردانْتْ مرگ رویاروی (حنظلۀ بادغیسی: شاعران بی دیوان: ۴ ).
۲. در مقابل: مهتری گر به کام شیر در است / شو خطر کن ز کام شیر بجوی یا بزرگی و عزّ و نعمت و جاه / یا چو مردانْتْ مرگ رویاروی (حنظلۀ بادغیسی: شاعران بی دیوان: ۴ ).
۱. روبارو؛ روبهرو؛ برابر هم؛ رویدرروی.
۲. در مقابل: ◻︎ مهتری گر به کام شیر در است / شو خطر کن ز کام شیر بجوی ـ یا بزرگی و عزّ و نعمت و جاه / یا چو مردانْتْ مرگ رویاروی (حنظلۀ بادغیسی: شاعران بیدیوان: ۴).
پیشنهاد کاربران
مواجهه
مواجه
فراروی
صدد
کواجه
کلمات دیگر: