مترادف رک گو : صریح، صریح اللهجه
رک گو
مترادف رک گو : صریح، صریح اللهجه
فارسی به انگلیسی
frank, outspoken
openhearted, outspoken
فارسی به عربی
ختم , صریح
مترادف و متضاد
بی پرده گویی، رک گو، بیمحابایی
بی پرده، بی محابا، رک گو، ساده گو
رک گو، صاف و پوست کنده، بی ریا و تزویر
صریح، صادق، صمیمی، بی پرده، رک، رک گو
فراز، صریح، دایر، باز، اشکار، روباز، بی ابر، مفتوح، ازاد، در معرض، رک گو، بی الایش، فاش، علنی، سرگشاده، گشوده، واریز نشده، بی پناه
اصیل، صاف و ساده، رک گو
صریح، صریحاللهجه
لغت نامه دهخدا
رک گو. [ رُ ] ( نف مرکب ) که صریح گوید. که عادت به گفتار صریح دارد. صریح اللهجه. آنکه گفتنی آشکار گوید و پنهان ندارد. آنکه بی پرده سخن گوید. ( یادداشت مؤلف ).
کلمات دیگر: