مترادف تسلیم شدن : تمکین کردن، تن در دادن، گردن نهادن، رام شدن، مطیع شدن، منقاد شدن
متضاد تسلیم شدن : نافرمانی کردن، عصیان ورزیدن
برابر پارسی : تن در دادن
to surrender, to submit, to yield
bend, bow, give, prostrate, surrender, submit, succumb, yield
تمکین کردن، تندر دادن، گردن نهادن ≠ نافرمانی کردن، عصیان ورزیدن
رام شدن، مطیع شدن، منقاد شدن
۱. تمکین کردن، تندر دادن، گردن نهادن
۲. رام شدن، مطیع شدن، منقاد شدن ≠ نافرمانی کردن، عصیان ورزیدن