برابر پارسی : فرانجام، برترین
رکورد
برابر پارسی : فرانجام، برترین
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
تاریخچه، یادداشت، سابقه، بایگانی، مدرک، ضبط، نوشته، ثبت، پیشینه، صورت جلسه، صفحه گرامافون، رکورد، صورت مذاکرات، حد نصاب مسابقه
فرهنگ فارسی
کارنمایان درمسابقه ورزشی بالاترازدیگران
( اسم ) ۱ - نهایی ترین امتیاز در یک بازی ورزشی : [[ رکورد قهرمانی دو و میدانی را شکست ]] . ۲ - حد نصاب هر چیز .
نهایی ترین امتیاز در یک بازی ورزش حد نصاب هر چیز
( اسم ) ۱ - نهایی ترین امتیاز در یک بازی ورزشی : [[ رکورد قهرمانی دو و میدانی را شکست ]] . ۲ - حد نصاب هر چیز .
نهایی ترین امتیاز در یک بازی ورزش حد نصاب هر چیز
فرهنگ معین
(رِ کُ رْ ) [ فر. ] (اِ. ) ۱ - نهایی ترین امتیاز در یک بازی . ۲ - حد نصاب هر چیز.
لغت نامه دهخدا
رکورد. [ رِ کُرْ ] ( فرانسوی ، اِ ) نهایی ترین امتیاز در یک بازی ورزش.
- رکورد شکستن ؛ بدست آوردن بالاترین امتیاز در یک بازی یا ورزش : تختی پهلوان ایرانی رکورد جهانی کشتی سنگین وزن را شکست.
|| حد نصاب هر چیز. ( فرهنگ فارسی معین ). مرّه. نصاب. ( یادداشت مؤلف ).
- رکورد شکستن ؛ بدست آوردن بالاترین امتیاز در یک بازی یا ورزش : تختی پهلوان ایرانی رکورد جهانی کشتی سنگین وزن را شکست.
|| حد نصاب هر چیز. ( فرهنگ فارسی معین ). مرّه. نصاب. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ عمید
بالاترین نتیجه یا امتیاز که یک قهرمان در یکی از رشتههای ورزشی به دست بیاورد و به طور رسمی ثبت شود.
پیشنهاد کاربران
رِکورد
بیشاوَرد : بیش - آوَرد
فَرآورد : فَر - آوَرد
بیشابُرد : بیش - آ بُرد ( آ بُردن شکل دیگری از آوُردن است )
فَرابُرد : فَرا - بُرد
بیشاوَرد : بیش - آوَرد
فَرآورد : فَر - آوَرد
بیشابُرد : بیش - آ بُرد ( آ بُردن شکل دیگری از آوُردن است )
فَرابُرد : فَرا - بُرد
کلمات دیگر: