مترادف سرگرانی : سرسنگینی، تکبر، نخوت، خودپسندی، غرور، ناخشنودی، نارضایی، نارضایتی
سرگرانی
مترادف سرگرانی : سرسنگینی، تکبر، نخوت، خودپسندی، غرور، ناخشنودی، نارضایی، نارضایتی
مترادف و متضاد
۱. سرسنگینی
۲. تکبر، نخوت، خودپسندی، غرور
۳. ناخشنودی، نارضایی، نارضایتی
فرهنگ فارسی
۱ - غضبناکی . ۲ - خود پرستی غرور . ۳ - ناخشنودی عدم رضایت .
لغت نامه دهخدا
سرگرانی. [ س َ گ ِ ] ( حامص مرکب ) خشم کردن. بی اعتنایی. || تکبر. ناز کردن :
در پای توام به سرفشانی
همسر مکنم به سرگرانی.
سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد.
در پای توام به سرفشانی
همسر مکنم به سرگرانی.
نظامی.
چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد.
حافظ.
در پهلوی او بنشست و با او ملاطفت کرده گفت ای خواجه این چه سرگرانی است. ( هزار و یکشب ).فرهنگ عمید
۱. سرسنگینی.
۲. ناخوشنودی.
۳. تکبر و خودپسندی: گمان کی برد مردم هوشمند / که در سرگرانی ست قدر بلند (سعدی۱: ۱۱۶ )، چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری / سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد (حافظ: ۳۲۲ ).
۲. ناخوشنودی.
۳. تکبر و خودپسندی: گمان کی برد مردم هوشمند / که در سرگرانی ست قدر بلند (سعدی۱: ۱۱۶ )، چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری / سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد (حافظ: ۳۲۲ ).
دانشنامه عمومی
سرگرانی، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان نیک شهر در استان سیستان و بلوچستان ایران است.
این روستا در دهستان مهبان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۶۴ نفر (۴۸خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان مهبان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۶۴ نفر (۴۸خانوار) بوده است.
wiki: سرگرانی
کلمات دیگر: