مترادف سرریز شدن : پر شدن، لب ریز شدن، مالامال شدن
سرریز شدن
مترادف سرریز شدن : پر شدن، لب ریز شدن، مالامال شدن
مترادف و متضاد
پر شدن، لبریز شدن، مالامال شدن
فرهنگ فارسی
لب ریز شدن ریختن آب و مانند آن از حوض و جز آن .
لغت نامه دهخدا
سرریز شدن. [ س َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) لب ریز شدن. ریختن آب و مانند آن از حوض و جز آن. ریختن مظروف از لب ظرفی چون بیش از اندازه باشد.
پیشنهاد کاربران
لب پر زدن. [ ل َ پ َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) لپرزدن. با حرکت دادن ظرفی مقداری از مایع که در آن است بیرون ریختن. فروریختن کمی از آب یا مایعی دیگر ازلب ظرفی ، گاه جنبیدن یا حرکت دادن آن. از لب کاسه وجز آن ریختن آب برای حرکتی که به ظرف داده باشند.
کلمات دیگر: