فارسی به انگلیسی

<div class="boxBd"><div class="boxLtr"><l w="greasy">greasy</l> <span class="meanType">(صفت)</span></div><div>چرب، روغنی، روغن دار، چاپلوسانه</div></div>

greasy (صفت) چرب، روغنی، روغن دار، چاپلوسانه

مترادف و متضاد

<div class="boxBd">روغن دار. [ رَ/ رُو غ َ ] ( ص مرکب ) هر چیز چرب و چربی دار. ( ناظم الاطباء ). هر چیز که به روغن آلوده باشد. ( آنندراج ).<br>- چراغ روغن دار ؛ چراغی که با روغن روشن می شود. چراغی که روغن دارد : <br>کند خیال تو در چشم پرسرشک آرام <br>که شعله رام شود با چراغ روغن دار.<div class="au">اشرف ( از آنندراج ).</div></div>

روغن دار. [ رَ/ رُو غ َ ] ( ص مرکب ) هر چیز چرب و چربی دار. ( ناظم الاطباء ). هر چیز که به روغن آلوده باشد. ( آنندراج ). - چراغ روغن دار ؛ چراغی که با روغن روشن می شود. چراغی که روغن دارد : کند خیال تو در چشم پرسرشک آرام که شعله رام شود با چراغ روغن دار. اشرف ( از آنندراج ).

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">هر چیز چرب و چربی دار . هر چیز که به روغن آلوده باشد .</div>

هر چیز چرب و چربی دار . هر چیز که به روغن آلوده باشد .

روغن دار

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

مترادف و متضاد

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا