کلمه جو
صفحه اصلی

ترمیم کردن


مترادف ترمیم کردن : اصلاح کردن، درست کردن، تعمیر کردن، مرمت کردن، بازسازی کردن ، بهبود بخشیدن

متضاد ترمیم کردن : تخریب کردن

فارسی به انگلیسی

rehabilitate, remedy, reshuffle, to reshuffle, to amend

to reshuffle, to amend


rehabilitate, remedy, reshuffle


فارسی به عربی

اعد , عدل

مترادف و متضاد

amend (فعل)
اصلاح کردن، بهتر کردن، بهبودی یافتن، ترمیم کردن

reform (فعل)
ترمیم کردن، بهسازی کردن

rehabilitate (فعل)
ترمیم کردن، دوباره ساختن، نوتوان کردن، توانبخشی کردن، دارای امتیازات اولیه کردن، تجدید اسکان کردن، اعاده حیثیت کردن، بحال نخست برگرداندن

restore (فعل)
ترمیم کردن، پس دادن، تعمیر کردن، اعاده دادن، به حال اول برگرداندن، اعاده کردن، مسترد داشتن، باز دادن

اصلاح کردن، درست کردن ≠ تخریب کردن


تعمیر کردن، مرمت کردن، بازسازی کردن


۱. اصلاح کردن، درست کردن
۲. تعمیر کردن، مرمت کردن، بازسازی کردن ≠ تخریب کردن
۳. بهبود بخشیدن



کلمات دیگر: