مترادف رویارویی : تقابل، دیدار، صف آرایی، معارضه، مقابله، ملاقات، مواجهه
رویارویی
مترادف رویارویی : تقابل، دیدار، صف آرایی، معارضه، مقابله، ملاقات، مواجهه
فارسی به عربی
لقاء
مترادف و متضاد
تصادف، برخورد، مواجهه، ملاقات، رویارویی
فرهنگ فارسی
مواجهۀ مستقیم یا درگیری احساسی یک یا چند فرد با فرد یا افراد دیگر در یک گروه
دانشنامه عمومی
ديدار
فرهنگستان زبان و ادب
{encounter} [روان شناسی] مواجهۀ مستقیم یا درگیری احساسی یک یا چند فرد با فرد یا افراد دیگر در یک گروه
جدول کلمات
تقابل
پیشنهاد کاربران
مقابله، برخورد، رویکرد، چهره به چهره شدن، رخ به رخ نهادن، صورت به صورت نهادن، مواجهه، معطوف گشتن|شدن،
مواجهه
مترادف رویارویی: تقابل، دیدار، صف آرایی، معارضه، مقابله، ملاقات، مواجهه
تقابل، دیدار، صف آرایی، معارضه، مقابله، ملاقات، مواجهه
مقابله، مواجه
روبه رو شدن
مواجه شدن، رسیدن به هدف، نترسیدن از جنگ جوی با طرف مقابل،
رویا رویی: ( معنی رخ به رخ _ رو به رو شدن
مواجهه، بر خورد، رخ به رخ شدن، صورت به صورت شدن، رویکرد
مواجهه، رویکرد، چهره به چهره شدن
صف بندی
کلمات دیگر: