مترادف حیث : بابت، جهت، لحاظ، جا، هرجا، هرکجا
برابر پارسی : جا، هر کجا، آنجا که
respect
circumstances
کجا , هرکجا , در کجا , در کدام محل , درچه موقعيتي , در کدام قسمت , از کجا , از چه منبعي , اينجا , درجايي که
بابت، جهت، لحاظ
جا
هرجا، هرکجا
۱. بابت، جهت، لحاظ
۲. جا
۳. هرجا، هرکجا
۱. دلیل؛ علت.
۲. [قدیمی] جا؛ مکان.
〈از این حیث: از این بابت؛ از این جهت.
〈از حیثِ: از لحاظِ؛ از جهتِ؛ از نظرِ.