مترادف شیک : دلپذیر، زیبا، فانتزی، قشنگ، لوکس
برابر پارسی : خوش سر و رو، خوش جامه
smart, stylish, fashionable, pretty
a la mode, chic, dapper, de rigueur, dressy, fashionable, mod, natty, rakish, sleek, smart, spruce, style, stylish, swinger, swinging
دلپذیر، زیبا، فانتزی، قشنگ، لوکس
بلعمی .
شیک . (فرانسوی ، ص ) واژه ٔ فرانسوی ، در فارسی به معنی خوش لباس و دارای سر و وضع مرتب بکار می رود. گاه نیز این صفت را برای اشیاء زیبا و جالب توجه بکار می برند: خانه ٔ شیک ، مبل شیک و غیره . (فرهنگ لغات عامیانه ). زیبا. قشنگ . ظریف . || نیکوجامه . (فرهنگ فارسی معین ).
خط