مترادف دهن دره : خمیازه، دهان دره
دهن دره
مترادف دهن دره : خمیازه، دهان دره
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
تثاوب
مترادف و متضاد
خمیازه، دهاندره
خمیازه، دهن دره
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - گشودن دهان بسبب غلبه خواب یا خماری و یا تنبلی . ۲ - خمیازه .
لغت نامه دهخدا
دهن دره. [دَ هََ دَ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) خمیازه و تثاوب و پاسک و پاشک و فاژ. ( ناظم الاطباء ). خامیازه. هاک. بیاستو. دهان دره. آسا. ( یادداشت مؤلف ). دهان دره که خمیازه باشد. ( برهان ) ( از شرفنامه منیری ) :
کسی را که چشمی رسد ناگهان
دهن دره اش اوفتد در دهان.
کسی را که چشمی رسد ناگهان
دهن دره اش اوفتد در دهان.
نظامی.
- دهن دره کردن ؛ خمیازه کشیدن. فاژیدن. ( یادداشت مؤلف ).فرهنگ عمید
= خمیازه
خمیازه#NAME?
کلمات دیگر: