کلمه جو
صفحه اصلی

شورچه

لغت نامه دهخدا

شورچه . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد است و 186 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


شورچه . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جعفرآباد خاروج بخش حومه ٔ شهرستان قوچان است و 542 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


شورچه . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان عربستان شهرستان گلپایگان است و 528 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


شورچه. [ چ ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان عربستان شهرستان گلپایگان است و 528 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

شورچه. [ چ ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد است و 186 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

شورچه. [ چ ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان جعفرآباد خاروج بخش حومه شهرستان قوچان است و 542 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

شورچه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
شورچه (ازنا)
شورچه (برخوار و میمه)
شورچه (قوچان)
شورچه (گلپایگان)

پیشنهاد کاربران

شورچه روستایی است از استان کرمانشاه با ۲۱۵ سکنه

شوره زار کوچک

زمین های شوره زار که بعد از باران شوره میزند

به نظر من چون اسم شورچه تو شهرهای دیگه هم تکرار شده حتما دلیل خاصی داره. شایدبه خاطر یه شرایط خاصی که داشته به این اسم نامیده شده. من فکر میکنم که شاید یه چشمه شور از شورچه عبور کرده در قدیم.

این روستا دارای قدمت چندین هزار ساله می باشد.
علت نامگذاری این روستا بدلیل وجود چشمه ها و نزدیک بودن سطح آب روی زمین در گذشته بوده و شورچشمه نام داشته که به مرور به شورچه تلییر یافته.


کلمات دیگر: