شوراها در مسیحیت از اهمیت ویژه ای برخوردارند. گردهمایی رسمی اسقفان و نمایندگان و افراد دیگر از سطوح گوناگون کلیسای مسیحی برای رسیدگی و بررسی مسائل مربوط به آموزه ( ایمان ) و انظباط ( عمل ) را شورای کلیسایی می نامند. این شوراها در سطوح پایین تر معمولاً «مجمع روحانیون» ( شورای محلی ) [1] خوانده می شود. اما وقتی این شورا از اسقفان شرق و غرب عالم متشکل شود به آن شوراى جهانى ( شورای عمومی ) [2] می گویند. [3] بنابراین شوراى جهانى عبارت است از مجمع عمومى و فوقالعاده کلیساى کاتولیک که در سطح جهانى برقرار مىشود و در آن، همه کاردینالها، پاتریارکها، اسقفان و آباى برجسته مجموعههاى رهبانى از سرتاسر جهان شرکت مىکنند. در تاریخ مسیحیت شوراهای مهم، همان شوراهای عمومی یعنی گردهماییهای اسقفهای عموم کلیساها بوده است. [4] که البته همچنان که خواهیم گفت در اعتبار برخی از آنها اختلاف نظر وجود دارد.
دلایل تشکیل شوراها:
تنظیم اعتقادات و اعمال: عالم مسیحیت در بستر زمان با حوادثی روبرو میشود که نیازمند تبادل نظر علمای برجسته و تبیین مواضع کلیسا در قبال آن مسائل و تفسیر آموزههای دینی مسیحیت است. بدین منظور با فراخوانی اسقفها شوراهایی تشکیل و در مورد موضوعات اعتقادی و اخلاقی بحث میشود. [5]
نگاهی به علل برگزاری این شوراها و تصمیمگیریهای اسقفان حاضر در شوراها، نشان دهنده اختلافات اعتقادی مهم و گاه بسیار حیاتی در تاریخ مسیحیت است که علیرغم اعلامنظر شوراها هنوز در بدنه مسیحیت خودنمایی می کند[6] مسائلی که در این شوراها مطرح شده اند همگی نکته و مساله ای از الهیات و فلسفه مسیحی را بیان می کنند که این مسائل در درک ما از این آئین بسیار موثر خواهند بود.
دلایل شخصی و سیاسی: بسیاری از مورخان معتقدند که اختلافات مربوط به الاهیات که شوراهای نخستین را پدید آورد، در غالب موارد بیش از آن که مربوط به عقیده باشد، زاییده اختلافات شخصی و سیاسی بود. [7]
اعتبار شوراها:
دستورات این شوراها معتبرترین احکامی است که کلیسا صادر می کند. مسیحیان ارتدوکس و کاتولیک احکام اعتقادی شوراهای جهانی را واقعا معتبر و در حقیقت آن را تفسیر درست انجیل میدانند. از نظر آنان احکام اعتقادی شورا، شعور کل کلیسا را که عاری از خطا و معصوم است، منعکس میکند. [8] حتی در دوره شقاق کبیر[9] ( 800 - 1054م ) این نظریه قوت گرفت که شورای جهانی در مراتب کلیسایی بر پاپ برتری دارد. [10] این در حالی است که در مقابل اعتقاد مطلق این گروه، بعضی از مسیحیان هیچ شورایی را به رسمیت نمیشناسند و معتقدند که مسیحیت، ایمان محض مبتنی بر عهد جدید است. از نظر این عده، مسیحیت خود را مبتنی بر تجربهای از عیسی میداند که نیاز به تعریف اعتقادی ندارد و به همین دلیل اعتقادنامههای کلیسا هیچ اعتباری ندارد. بنابراین همه مسیحیان لزوم یا اهمیت شوراها را به رسمیت نمیشناسند.
مسیحیانی که شوراهای عمومی کلیساها را قبول دارند نیز به دو دسته تقسیم میشوند. برخی از پروتستانها و مسیحیان ارتودوکس فقط هفت شورای عمومی اول را معتبر میدانند و از میان پانزده شورای بعدی تنها به شورای دوم واتیکان علاقه نشان میدهند و حجیت مابقی آنها را انکار میکنند. چرا که به اعتقاد ایشان آن ها واقعا شورای عمومی نبوده بلکه شورای محلی رم بودهاند. [11] درآیین کلیسای کاتولیک این شوراها در صورتی معتبر و قابل اطمینانند که از جانب نظام پاپی فراخوانده و تأیید شده باشند. بنابراین کلیسای کاتولیک ۲۱ شورا را دربین این گونه شوراها به رسمیت می شناسد و اصالت شورای پیسا را انکار میکنند. البته بسیاری از محققان اعتبار شورای پیسا را قبول دارند.
کلیساهای ارتدوکس معتقدند که شوراهای جهانی کلیساها نه ممکن است از راه راست منحرف شوند و نه لازم است که پاپ آنها را به مجازات برساند. آنها به طور کلی هفت شورا را به عنوان شوراهای معتبر به رسمیت میشناسند، [12] نسطوریان دو شورای اول را صحّه میگذارند. کلیساهای ارمنی، قبطی و سریانی انطاکیه سه شورای نخست را قبول دارند. [13] انگلیکن ها و پروتستان ها تا حدود معینی مرجعیت چهار شورای اول را می پذیرند. [14]کلیسای پروتستان دو شورای بعدی را تقریبا تایید می کند اما شورای هفتم را نمی پذیرد. [15]
فهرستی از شوراهای کلیسایی:
از آغاز شکلگیری جامعه مسیحی و قدرت گرفتن کلیسا به عنوان مرجع دینی در مسیحیت، تا کنون بیست و دو شورا به عنوان شورای عمومی تشکیل شده است. [16]نکته ای که شایان ذکر است این است که قبل از تشکیل شوراهای جهانی از دو مجمع مهم دیگر نام برده شده است. به اعتقاد مسیحیان اولین مجمع به نام «مجمع رسولان»[17] در سال 52 میلادی در اورشلیم به ریاست پطرس برپا شد. موضوع این جلسه که برخی حواریان و پولس هم در آن شرکت داشتند بررسی موضوع ختان نو مسیحیان غیر یهودی بود.
مجمع دوم که در سال 196 میلادی در افسس تشکیل شد، به مجمع اسقفهای آسیایی معروف است. موضوع بحث در این مجمع تعیین یک روز به عنوان عید برخاستن مسیح ( ع ) از بین مردگان بود. [18]
در بین شوراهای ذیل شوراهای نیقیه، ترنت و دوم واتیکان از اهمیت بسزایی برخوردارند. [19]
1 - شورای نیقیه ( 325 میلادی در ازنیک ترکیه در هفتاد مایلی قسطنطنیه در ساحل آسیایی بسفر )
موضوع مورد بحث: مبارزه با افکار آریوس ( آریانیسم )
اعضا: 318 اسقف از جمله ایوسبیوس سزاریای مورخ، آتاناسیوس و پاپ سیلوستر اول.
رئیس: امپراطور کنستانتین اول
احکام و تصمیمات: صدور اعتقادنامه نیقیه و اجازه برای برگزاری عید پاک در یک روز توسط همه کلیساها.
2 - شورای اول قسطنطنیه ( 360 میلادی در استانبول کنونی در ترکیه )
موضوعات مورد بحث: لزوم تکیه بر هم ذاتی، مبارزه با آپولیناریانیسم ( آپولیناریس تعلیم می داد که مسیح یک انسان واقعی نبود. )
اعضا: 180 اسقف از جمله بازیل کبیر، گریگوری از نیسا و پاپ داماسوس.
رئیس : امپراطور تئودوسی . . .
دلایل تشکیل شوراها:
تنظیم اعتقادات و اعمال: عالم مسیحیت در بستر زمان با حوادثی روبرو میشود که نیازمند تبادل نظر علمای برجسته و تبیین مواضع کلیسا در قبال آن مسائل و تفسیر آموزههای دینی مسیحیت است. بدین منظور با فراخوانی اسقفها شوراهایی تشکیل و در مورد موضوعات اعتقادی و اخلاقی بحث میشود. [5]
نگاهی به علل برگزاری این شوراها و تصمیمگیریهای اسقفان حاضر در شوراها، نشان دهنده اختلافات اعتقادی مهم و گاه بسیار حیاتی در تاریخ مسیحیت است که علیرغم اعلامنظر شوراها هنوز در بدنه مسیحیت خودنمایی می کند[6] مسائلی که در این شوراها مطرح شده اند همگی نکته و مساله ای از الهیات و فلسفه مسیحی را بیان می کنند که این مسائل در درک ما از این آئین بسیار موثر خواهند بود.
دلایل شخصی و سیاسی: بسیاری از مورخان معتقدند که اختلافات مربوط به الاهیات که شوراهای نخستین را پدید آورد، در غالب موارد بیش از آن که مربوط به عقیده باشد، زاییده اختلافات شخصی و سیاسی بود. [7]
اعتبار شوراها:
دستورات این شوراها معتبرترین احکامی است که کلیسا صادر می کند. مسیحیان ارتدوکس و کاتولیک احکام اعتقادی شوراهای جهانی را واقعا معتبر و در حقیقت آن را تفسیر درست انجیل میدانند. از نظر آنان احکام اعتقادی شورا، شعور کل کلیسا را که عاری از خطا و معصوم است، منعکس میکند. [8] حتی در دوره شقاق کبیر[9] ( 800 - 1054م ) این نظریه قوت گرفت که شورای جهانی در مراتب کلیسایی بر پاپ برتری دارد. [10] این در حالی است که در مقابل اعتقاد مطلق این گروه، بعضی از مسیحیان هیچ شورایی را به رسمیت نمیشناسند و معتقدند که مسیحیت، ایمان محض مبتنی بر عهد جدید است. از نظر این عده، مسیحیت خود را مبتنی بر تجربهای از عیسی میداند که نیاز به تعریف اعتقادی ندارد و به همین دلیل اعتقادنامههای کلیسا هیچ اعتباری ندارد. بنابراین همه مسیحیان لزوم یا اهمیت شوراها را به رسمیت نمیشناسند.
مسیحیانی که شوراهای عمومی کلیساها را قبول دارند نیز به دو دسته تقسیم میشوند. برخی از پروتستانها و مسیحیان ارتودوکس فقط هفت شورای عمومی اول را معتبر میدانند و از میان پانزده شورای بعدی تنها به شورای دوم واتیکان علاقه نشان میدهند و حجیت مابقی آنها را انکار میکنند. چرا که به اعتقاد ایشان آن ها واقعا شورای عمومی نبوده بلکه شورای محلی رم بودهاند. [11] درآیین کلیسای کاتولیک این شوراها در صورتی معتبر و قابل اطمینانند که از جانب نظام پاپی فراخوانده و تأیید شده باشند. بنابراین کلیسای کاتولیک ۲۱ شورا را دربین این گونه شوراها به رسمیت می شناسد و اصالت شورای پیسا را انکار میکنند. البته بسیاری از محققان اعتبار شورای پیسا را قبول دارند.
کلیساهای ارتدوکس معتقدند که شوراهای جهانی کلیساها نه ممکن است از راه راست منحرف شوند و نه لازم است که پاپ آنها را به مجازات برساند. آنها به طور کلی هفت شورا را به عنوان شوراهای معتبر به رسمیت میشناسند، [12] نسطوریان دو شورای اول را صحّه میگذارند. کلیساهای ارمنی، قبطی و سریانی انطاکیه سه شورای نخست را قبول دارند. [13] انگلیکن ها و پروتستان ها تا حدود معینی مرجعیت چهار شورای اول را می پذیرند. [14]کلیسای پروتستان دو شورای بعدی را تقریبا تایید می کند اما شورای هفتم را نمی پذیرد. [15]
فهرستی از شوراهای کلیسایی:
از آغاز شکلگیری جامعه مسیحی و قدرت گرفتن کلیسا به عنوان مرجع دینی در مسیحیت، تا کنون بیست و دو شورا به عنوان شورای عمومی تشکیل شده است. [16]نکته ای که شایان ذکر است این است که قبل از تشکیل شوراهای جهانی از دو مجمع مهم دیگر نام برده شده است. به اعتقاد مسیحیان اولین مجمع به نام «مجمع رسولان»[17] در سال 52 میلادی در اورشلیم به ریاست پطرس برپا شد. موضوع این جلسه که برخی حواریان و پولس هم در آن شرکت داشتند بررسی موضوع ختان نو مسیحیان غیر یهودی بود.
مجمع دوم که در سال 196 میلادی در افسس تشکیل شد، به مجمع اسقفهای آسیایی معروف است. موضوع بحث در این مجمع تعیین یک روز به عنوان عید برخاستن مسیح ( ع ) از بین مردگان بود. [18]
در بین شوراهای ذیل شوراهای نیقیه، ترنت و دوم واتیکان از اهمیت بسزایی برخوردارند. [19]
1 - شورای نیقیه ( 325 میلادی در ازنیک ترکیه در هفتاد مایلی قسطنطنیه در ساحل آسیایی بسفر )
موضوع مورد بحث: مبارزه با افکار آریوس ( آریانیسم )
اعضا: 318 اسقف از جمله ایوسبیوس سزاریای مورخ، آتاناسیوس و پاپ سیلوستر اول.
رئیس: امپراطور کنستانتین اول
احکام و تصمیمات: صدور اعتقادنامه نیقیه و اجازه برای برگزاری عید پاک در یک روز توسط همه کلیساها.
2 - شورای اول قسطنطنیه ( 360 میلادی در استانبول کنونی در ترکیه )
موضوعات مورد بحث: لزوم تکیه بر هم ذاتی، مبارزه با آپولیناریانیسم ( آپولیناریس تعلیم می داد که مسیح یک انسان واقعی نبود. )
اعضا: 180 اسقف از جمله بازیل کبیر، گریگوری از نیسا و پاپ داماسوس.
رئیس : امپراطور تئودوسی . . .