دهی است از دهستان قنقری پایین بخش بوانات و سر چهان شهرستان آباده واقع در ۳٠ هزار گزی باختری نوریان و ۱٠ هزار گزی خاور شوسه اصفهان به شیراز .
خورجان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خورجان. [ خُرْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان قنقری پایین بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده ، واقع در 30هزارگزی باختری نوریان و 10هزارگزی خاور شوسه اصفهان به شیراز. این دهکده کوهستانی و سردسیر و دارای 420 تن سکنه است. آب آن از قنات و چشمه و محصول آن غلات و حبوبات و انگور و بادام و گردو و شغل اهالی زراعت و راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).
دانشنامه عمومی
خورجان، روستایی از توابع بخش مشهد مرغاب شهرستان خرم بید در استان فارس ایران است.
این روستا در دهستان شهیدآباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۰۸ نفر (۵۸خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان شهیدآباد قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۰۸ نفر (۵۸خانوار) بوده است.
wiki: خورجان
پیشنهاد کاربران
خورجان یعنی جایی که خورشید جان میگیرد ( طلوع میکند. ) ویک روستا که در غرب خورجان است وخورکش نامیده می شود یعنی جایی که خورشید غروب می کند البته به نقل از اهالی روستا
کلمات دیگر: