کلمه جو
صفحه اصلی

تعارض در عهد عتیق و جدید

پیشنهاد کاربران

در عهد عتیق و جدید، روی هم 63 مورد تضاد و اختلاف دیده می شود:
الف ـ اختلاف معنایی
( 1 ) ـ کتاب خروج، فصل 9، بند 6ـ «فردای آن روز، خدای جاویدان، همچنان که گفته بود رفتار کرد و گله های مصریان مردند؛ ولی از چهارپایان نوادگان اسرائیل، یکی هم نمرد. »
ــ خروج، فصل 9، بند 20ـ «برخی از درباریان فرعون از این هشدار خدای جاویدان ترسیدند و با شتاب نوکران و چهارپایان خود را به خانه آوردند. »
بررسی: در پنجمین بلا، حیوانات مصریان در بند 6 مردند. در بند 20 که بلای تگرگ در پیش بود، آمده که برخی از درباریان، چهارپایان خود را به خانه آوردند. در حالی که در بند 6، آمده بود که حیوانات مصریان مردند.
( 2 ) ـ کتاب پیدایش، فصل 8 ، بند 4ـ «در هفدهمین روز از هفتمین ماه سال، کشتی، روی کوه های آرارات نشست. »
ــ پیدایش، فصل 8 ، بند 5 ـ «آب ها همچنان تا ماه دهم رو به کاهش بود. در نخستین روز ماه دهم، قله کوه ها نیز نمایان شد. »
بررسی: در حالی که در بند 5 آمده که در نخستین روز ماه دهم، قله ی کوه نمایان شد، چگونه در ماه هفتم، کشتی نوح روی آرارات نشست؟
( 3 ) ـ کتاب اعداد، فصل 31، بند 7ـ «همان گونه که خدای جاویدان به موسی دستور داده بود، اسرائیلیان با مَدیانی ها جنگیدند تا مردان مَدیانی کشته شدند. 8 ـ پنج پادشاه مَدیان نیز به نام های: اِوی، رِکِم، سور، هور و رِبا درکنار دیگران کشته شدند. اسرائیلیان، بِلْئام ( بلعم ) پسر بِئور را هم از دم تیغ گذراندند. 9ـ اسرائیلیان، زنان و کودکان مَدیانی را اسیر کردند و گله ها و دارایی های آنان را به غنیمت گرفتند. 10ـ آنان غله ها را برداشتند و شهرها و روستاهای مَدیان را با مردم مانده در آن، آتش زدند؛ 11ـ و هر چه انسان و حیوان بود، به غنیمت گرفتند. 12ـ آنان با اسیران، غنیمت ها و غله ها به سوی موسی، اِِلِ آزَر خاخام و دیگر نوادگان اسرائیل که در دشت موآب، نزدیک رود اردن و روبروی یریخو اردو زده بودند، به راه افتادند. 13ـ موسی، اِِلِ آزَر خاخام و رهبران اسرائیل از اردوگاه بیرون آمدند و به پیشواز آنان رفتند؛ 14ـ ولی موسی به فرماندهان تیپ ها وگردان های سپاه که از لشکرکشی جنگی باز می گشتند، خشمگین شد؛ 15ـ و از آنان پرسید: «چرا زن ها را زنده گذاشتید؟ 16ـ اینها بودند که با راهنمایی بِلْئام، مردان اسرائیلی را به پرستش بت پِئور کشاندند و کاری کردند تا نوادگان اسرائیل در برابر خدای جاویدان گناه کنند و بلای خدای جاویدان بر مردم ما فرود آید. 17ـ پس کودکان پسر و زنان شوهردار را بکشید؛ 18ـ ولی دختران را برای خود زنده نگه دارید.
ــ کتاب داوران، فصل 6، بند 1ـ «بار دیگر اسرائیلیان نسبت به خداوند گناه کردند و خداوند، آنها را هفت سال به دست مردم مدیان، گرفتار کرد. » 2ـ مدیانی ها چنان بی رحم بودند که اسرائیلیان از ترس آنها به کوه ها می گریختند و به غارها پناه می بردند.
بررسی: در این دو کتاب، دو نکته درخور توجه است: یکی اینکه در کتاب اعداد آمده بود که مدیانی ها به دست سربازان موسی نابود شدند. پس چگونه در کتاب داوران می گوید اسرائیلیان هفت سال به دست مدیانی ها گرفتار شدند؟ دومین نکته اینکه کشتار کودکان پسر و زنان شوهردار را چگونه می توان فرمان خداوند دانست که در فصل 31 بند 17 کتاب اعداد آمده است؟ امروزه در قوانین سازمان ملل، این کارها جنایات جنگی شمرده می شود؛ چگونه کسی که پیامبر خداست می تواند چنین فرمان غیر انسانی صادر کند؟

( 4 ) ـ کتاب یکم پادشاهان، فصل 7، بند 24ـ «بر کناره های لبه ی حوض، در دو ردیف، نقش هایی به شکل کدو بود. »
ــ دوم تواریخ، فصل 4، بند 3ـ «بر کناره های لبه ی حوض، در دو ردیف، نقش هایی به شکل گاو بود. »

( 5 ) ـ دوم سموئیل، فصل 24، بند 1ـ «بار دیگر، خشم خداوند بر اسرائیلیان افر وخته شد و برای کیفر آنان، داوود را بر آن داشت تا اسرائیل و یهودا را سرشماری کند. »
ــ یکم تواریخ، فصل 21، بند 1ـ «شیطان برای اینکه اسرائیل را به بدبختی دچار نماید، داوود را فریب داد تا اسرائیل را سرشماری کند. »
( 6 ) ـ یکم سموئیل، فصل 31، بند 4ـ «طالوت به محافظ خود گفت: پیش از آنکه به دست این کافران بیفتم و با رسوایی کشته شوم، تو با شمشیرت مرا بکش! ولی آن مرد، ترسید این کار را بکند. پس طالوت شمشیر را گرفت و خود را روی انداخت و مرد. »
ــ دوم سموئیل، فصل، 1، بند 6ـ «مرد جوان که این گزارش ها را برای او آورده بود، پاسخ داد: از روی تصادف، بر روی کوه گیلبوآ بودم که دیدم طالوت به نیزه ی خود تکیه داده و ارابه ها و سواران دشمن، هر لحظه به او نزدیک تر می شدند. 7ـ تا طالوت چشمش به من افتاد، مرا صدا زد. گفتم بله آقا. 8 ـ پرسید: کی هستی؟گفتم یک آمالِکی. 9ـ آنگاه درخواست کرد: بیا و مرا بکش؛ چون به سختی زخمی شده ام و می خواهم زودتر آسوده شوم. من هم او را کشتم. »

( 7 ) ـ کتاب تثنیه، فصل 2 بند 17ـ خدای جاویدان به من فرمود: 18ـ امروز از شهر آر که در مرز موآب است، بگذرید؛ 19ـ ولی رو در روی نوادگان اَمون نشوید؛ به آنان نتازید؛ و با آنها درگیر نشوید؛ زیرا چیزی از سرزمین آنها سهم شما نخواهد بود؛ چون آن جا را به نوادگان لوط بخشیده ام. 37ـ ولی به سرزمین نوادگان اَمون، رود یَبوک، شهرهای کوهستانی و هر آنچه خدای جاویدان، خدای ما، ما را از آن بازداشته بود، نزدیک نشدیم.
ــ کتاب یوشع، فصل 13، بند 24ـ موسی بخشی از آن سرزمین را هم بر پایه خانواده به خاندان گاد بخشید. 25ـ سرزمین آنان اینها بود: یَئِزِر، همه ی شهرهای گیلئاد و نیمی از سرزمین اَمونی ها تا اَروئِر که روبروی رَبّاه می باشد.
بررسی: در کتاب تثنیه آمده که خداوند به موسی گفته بود که از سرزمین اَمونی ها چیزی به اسرائیلیان نخواهد داد؛ و در بند 37 نیز آمده بود که اسرائیلیان گفتند به سرزمین اَمونی ها نزدیک نشدند ولی در کتاب یُشُئا، موسی نیمی از سرزمین اَمونی ها را به قبیله گاد بخشید. سرزمینی را که خداوند قول داده بود به اسرائیلیان نده . . .


کلمات دیگر: