کلمه جو
صفحه اصلی

لیم

فارسی به انگلیسی

witty

فرهنگ فارسی

( صفت ) شوخ و ظریف و بذله گو .
صلح و آشتی ٠ یامانند ٠ یا همتای مرد در قامت و شکل و سرشت و خلقت ٠

فرهنگ معین

(ص . ) شوخ و ظریف و بذله گو.

لغت نامه دهخدا

لیم. ( اِ ) گونه ای از سپستان که در چاه بهار غرس شده است و این نام آنجا بدین درخت دهند . ( گااُبا ).

لیم. [ ل ُی ْ ی َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ لائم. ( منتهی الارب ). رجوع به لائم شود.

لیم. ( ع اِ )صلح و آشتی. || مانند. || همتای مرد در قامت و شکل و سرشت و خلقت. ( منتهی الارب ).

لیم . (اِ) گونه ای از سپستان که در چاه بهار غرس شده است و این نام آنجا بدین درخت دهند . (گااُبا).


لیم . (ع اِ)صلح و آشتی . || مانند. || همتای مرد در قامت و شکل و سرشت و خلقت . (منتهی الارب ).


لیم . [ ل ُی ْ ی َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ لائم . (منتهی الارب ). رجوع به لائم شود.


لئم. [ ل ِءْم ْ ] ( ع اِمص ) سازواری. ( منتهی الارب ). صلح. ( منتخب اللغات ). اتفاق میان دو کس. ( منتهی الارب ). ( منتخب اللغات ). آشتی. ( منتهی الارب ). || ( اِ ) انگبین. ( منتهی الارب ). از اسماء عسل. ( المزهر سیوطی ص 342 ).

دانشنامه عمومی

لیم (به انگلیسی: Lymm) یک روستا و محله مدنی در بریتانیا است که در وارینگتون جنوبی واقع شده است. لیم ۱۲٬۳۵۰ نفر جمعیت دارد.
لیم
SJ685875

جرکی که ازپوست بدن هنگام استحمام گرفته میشود


گویش مازنی

/lim/ چرک - کثافت و جرم دهان که موقع خواب بر روی زبان و دندان و لثه نشیند ۳گل دریا که به تور ماهی گیری چسبد ۴آب خشک شده ی داخل بینی

۱چرک ۲کثافت و جرم دهان که موقع خواب بر روی زبان و دندان و ...


واژه نامه بختیاریکا

سیاس
لوس
وَندِن وا لیم

پیشنهاد کاربران

واژه ای پارسی است به معنای کم - ملایم - میانه - میان دو حال
در زبان سویدی لاگوم گویند و در گویشهای فارس و لری ملاهوم گویند
لیم کردن = کم کردن صدا یا آتش
ملایوم = ملایم - لیم

با درود
واژه لیم * این واژه در شیراز و پارس در چم ارام . . . . . اب زیر کاه . . . . . . . زرنگ . . . . انسانی که ارام و بردبار است. . . انسان ارام و اشتی جوی<اما چم درست تر ان همان انسان اشتی جوی و بردبار است.
کوروش هو شیراز. . . . . .

در گویش زبان بختیاری واژه لیم ( Lim ) =به معنی، روش، قلق، است. ( برای مثال : لیم طرف بگیر. = ببین طرف چجوریه .

لیم به گویش بختیاری یعنی آرام و نرم شدن


کلمات دیگر: